دلشدگان

دلبر برفت و دل شدگان را خبر نکرد یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد

دلشدگان

دلبر برفت و دل شدگان را خبر نکرد یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد

شاتو بریان

این شاعر که در سال 1768 میلادی متولد شده بود، تا سال 1848 به مدت 80 سال زندگی کرد و در طی زندگی خود آثاری همچون «رنه»، «نبوغ مسیحیت»، «عشق و عفت»، «لطف آتشین مسیح»، «سفر‌نوشته‌ها»، «ناظره‌های بعد‌از مرگ» را از خود به جای گذاشته است.

مهم‌ترین فعالیت ادبی شاتوبریان در طول زندگی طولانی‌اش مربوط می‌شود به ترجمه آثار بسیاری از نویسندگان آلمانی و انگلیسی و پایه گذاشتن مکتب رمانتیسم فرانسه از همین طریق و همچنین سردون اولین شعر‌های رمانتیک زبان فرانسوی.

او پس از انقلاب فرانسه از سفر‌های طولانی خود به کشور‌های اروپایی،‌ به فرانسه بازگشت و با ناپلون بناپارت، دیکتاتور جنگ‌جوی این کشور به مبارزه پرداخت و این مسئله موجب شد تا از او به عنوان سیاستمدار نیز یاد کنند.

شاتوبریان با ترجمه آثار رمانتیسم آلمانی و انگلیسی به فرانسه،‌ این مکتب ادبی را در فرانسه پایه گذاشت و موجب شد شاعران و نویسندگان این فرانسوی به سرعت در این مکتب رشد کنند و تا‌جایی که رمانتیسم نه به اسم کشور‌های آلمان و ایتالیا و انگلستان، بلکه به نام فرانسه شناخته شود. در این مسیر پس از شاتوبریان، افرادی مثل ویکتور هوگو راه او را ادامه دادند.

در ایران برخی از آثار این شاعر، توسط رضا سید حسینی ، مترجم زبان فرانسوی به فارسی ترجمه شده‌اند.

چو بستی در بروی من به کوی صبر رو کردم

تقدیم به زیبا ترین عشق

چو بستی در بروی من به کوی صبر رو کردم
چو درمانم نبخشیدی به درد خویش خو کردم
چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم
خیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو تر
من اینها هر دو با آئینه‌ی دل روبرو کردم
فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو
سرای دیده با اشک ندامت شست و شو کردم
صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم
تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردی
من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم
ازین پس شهریارا، ما و از مردم رمیدنها
که من پیوند خاطر با غزالی مشک مو کردم

امیل زولا

Zola, Emile رمان‌نویس و مقاله‌نویس فرانسوی (1840-1902) زولا از پدری ایتالیایی و مادری

فرانسوی در پاریس زاده شد و کودکی را در شهر اکس Aix در جنوب فرانسه که پدر به مناسبت شغلش در آنجا اقامت داشت، گذراند. در هفت سالگی پدر را از دست داد و تا دوازده سالگی در شبانه‌روزی و سپس دبیرستان شهر اکس به تحصیل پرداخت و در آنجا با سزان Cezanne آشنا شد. خانواده زولا پس از مرگ پدر دچار تنگدستی شد و در 1858 شهر اکس را ترک کرد و در پاریس اقامت گزید. امیل پس از به پایان رساندن تحصیلات دبیرستانی در مدرسه سن‌لوئی، خود را برای امتحان در رشته علوم

ادامه مطلب ...

علی اشرف درویشیان

علی‌اشرف درویشیان در ۳ شهریور ۱۳۲۰ در کرمانشاه متولد شد. پس از تحصیل در دانشسرا، به تدریس در مدارس روستاهای گیلان غرب و شاه آباد غرب پرداخت که فضای فقر زده‌ این مناطق، بعدها در اکثر آثار داستانی او بروز یافت.

او سپس به تهران آمد و در رشته‌ی ادبیات ادامه‌ی تحصیل داد. پیش ازانقلاب۵۷، چند بار به علت فعالیت‌های سیاسی به زندان افتاد از او چندین مجموعه داستان و رمان منتشر شده که اکثرا با اقبال خوانندگان مواجه شده و به چاپ‌های متعدد رسیده است. همچنین مجموعه‌یی به نام «فرهنگ افسانه‌های مردم ایران» همراه با رضا خندان (مهابادی) را در دست تنظیم دارند که تا کنون بیست جلد از آن منتشر شده است.

برخی از نوشته‌های او از جمله کتاب «آبشوران» در سال های پیش از انقلاب با نام مستعار «لطیف تلخستانی» منتشر شده است. او هم اکنون در شهر کرج زندگی می‌‌کند.

بعضی از آثار این استاد

  • از این ولایت
  • از ندارد تا دارا
  • آبشوران
  • درشتی
  • شب آبستن است
  • همراه آهنگ های بابام
  • فصل نان
  • ادامه مطلب ...

    قمار عاشقان بردی ندارد از نداران پرس

    قمار عاشقان بردی ندارد از نداران پرس
    کس از دور فلک دستی نبرد از بدبیاران پرس
    جوانی‌ها رجزخوانی و پیریها پشیمانی است
    شب بدمستی و صبح خمار از میگساران پرس
    قراری نیست در دور زمانه بی‌قراران بین
    سر یاری ندارد روزگار از داغ یاران پرس
    تو ای چشمان به خوابی سرد و سنگین مبتلا کرده
    شبیخون خیالت هم شب از شب زنده داران پرس
    تو کز چشم و دل مردم گریزانی چه میدانی
    حدیث اشک و آه من برو از باد و باران پرس
    عروس بخت یکشب تا سحر با کس نخوابیده
    عروسی در جهان افسانه بود از سوگواران پرس
    جهان ویران کند گر خود بنای تخت جمشید است
    برو تاریخ این دیر کهن از یادگاران پرس
    به هر زادن فلک آوازه‌ی مرگی دهد با ما
    خزان لاله و نسرین هم از باد بهاران پرس
    سلامت آنسوی قافست و آزادی در آن وادی
    نشان منزل سیمرغ از شاهین شکاران پرس
    به چشم مدعی جانان جمال خویش ننماید
    چراغ از اهل خلوت گیر و راز از رازداران پرس
    گدای فقر را همت نداند تاخت تا شیراز
    به تبریز آی و از نزدیک حال شهریاران پرس