دلشدگان

دلبر برفت و دل شدگان را خبر نکرد یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد

دلشدگان

دلبر برفت و دل شدگان را خبر نکرد یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد

آه باران

 

ریشه در اعماق اقیانوس دارد شاید
این گیسو پریشان کرده بید وحشی باران
یا نه دریایی‌ست گویی واژگونه بر فراز شهر،
شهر سوگواران
هر زمانی که فرو می‌بارد از حد بیش
ریشه در من می‌دواند پرسشی پیگیر با تشویش
رنگ این شب‌های وحشت را، تواند شست آیا از دل یاران
چشم‌ها و چشمه‌ها خشکند، روشنی‌ها محو
در تاریکی دلتنگ، همچنان‌که نام‌ها در ننگ
هر چه پیرامون ما غرق تباهی شد
آه باران ای امید جان بیداران
بر پلیدی‌ها که ما عمری‌ست در گرداب آن غرقیم
آیا چیره خواهی شد؟

فریدون مشیری 

 

با صدای استاد شجریان گوش کنید دانلود 

برگرفته از سایت هم آواز

نظرات 1 + ارسال نظر
غریبه دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:06 ق.ظ http://banouye-sib.blogsky.com/

سلام به پسر خوبم

اقا فرزاد

باز باران با ترانه با گوهر های فراوان میخورد بر بام خانه

منم وقتی از بارون میشنوم این شعر دوران کودکی یادم میاد گر چه هدف تو بهتر از اینهاست که من میگم

ممنونم بهم سر میزنی و شعر زیبایی که یادگاری گذاشتی

موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد