دلشدگان

دلبر برفت و دل شدگان را خبر نکرد یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد

دلشدگان

دلبر برفت و دل شدگان را خبر نکرد یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد

هدیه

 

پیر مردی نحیف و لاغر روی صندلی اتوبوسی که در یک جاده روستایی پیش می رفت نشسته بودودسته گلی بر دست داشت.آنسوی راهروی اتوبوس هم دختر جوانی نشسته بود که چشم هایش هر چنذ لحظه یک بار به طرف دسته گل پیر مرد برمی گشت.لحظه ای رسید که پیرمرد قصد پیاده شدن کرد.او بدون مقدمه دسته گل را به روی دامن دختر گذاشت و گفت:"میبینم که شما هم به گل علا قه دارید و تصور می کنم که همسرم از تقدیم این دسته گل به شما خیلی خوشحال می شود به او خواهم گفت که دسته گل را به شما تقدیم کردم."

دختر دسته گل را پذیرفت و سپس پیاده شدن پیرمرد و راهی شدن وی به سوی گورستان کوچک را با نگاه دنبال کرد

نظرات 11 + ارسال نظر
سما یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:27 ب.ظ http://sana2008.blogsky.com/

سلام دوست خوبم
وبلاگت قشنگه
به منم سر بزن
بای

دختر بابا یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 02:48 ب.ظ http://www.liyla.blogsky.com/

سلام دوست عزیز
آدرس وبلاگم رو ذکر کردم دوست داشتید خبرم کنید تا تبادل لینک داشته باشیم

سکوت دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 05:37 ب.ظ http://www.njs.blogsky.com

سلام و ممنون از اینکه به یاد من بودی

منم این مطلبو تو یه وبلاگه دیگه خوندم و خوشم اومد واسه همین گذاشتمش رو وبلاگه خودم

مطلب جدیدتونم قشنگ بود و زیبا

موفق باشی

تمام.

مونارک دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 07:44 ب.ظ http://moonark.blogsky.com

خوب این بار خیلی متفاوت بود...
دلنشین...شیرین ... و غمگین...
سلام

غریبه سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 01:27 ق.ظ http://banouye-sib.blogsky.com/

سلام به فزاد گرامی

خسته نباشید

وبلاگت تو سیستم من همه خطوطش نا خوانا اومده نمیدونم چرا جز عکس ها

عجب قبرستونیه انگار اون دنیا که میرن نظم پیدا میکنند

موفق باشید

فروغ سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 03:26 ب.ظ http://ghsedak.blogsky.com

زیبا بود !

سیدجلال سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 06:36 ب.ظ http://www.kolger.blogsky.com/

سلام
داستان زیبایی بود. اصولا داستانهای کوتاه را خیلی دوست دارم.

دل شــــــدگان سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 11:55 ب.ظ http://DellShodeGan.BloGSky.Com

سلام
ارادت داریم.

آزاده چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:20 ق.ظ http://dibache.blogsky.com

سلام خیلی جالب بود مرسییییییییییییییی

فرا چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:20 ق.ظ http://www.aasemaani.blogfa.com

سلام دوست گرامی و عزیز آقا فرزاد
قدم رنجه کردین و باید ممنون و سپاسگزار باشم که قابل دونستید .دوستان بانوی عزیز و ارجمند بر ما منت میگذارند و اگر قابل باشیم دوست ما هم هستند .
از لطفی که به وبلاگم داشتید تشکر میکنم . البته سابقه ای نه چندان طولانی و شاید به قولی باور کنید هنوز شطرنجی نشدیم .
وب دلشدگان هم اسم قابل تعمقی داره و پرمحتوا خوشحالم که آشنا شدم .
و این داستان زیبا و نغز عالی بود . و این قبرستان سرد و بی روح گویا روحها هم همراه جسمها دفن شدند و آزاد نیستند !! خیلی ترسناکه .
باز هم از آشنایی با شما خوشحال شدم .
تا بعد

پژمان پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:54 ق.ظ http://shaerane.blogsky.com

سلام

چقدر وبلاگ شما زیباست.
در مورد نوشته های من هم نظر دهید خوشحال خواهم شد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد