ترا من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ " تلاجن" سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
ترا من چشم در راهم.
شباهنگام.در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم.
نیما یوشیج
وب سایت جالبی داری خوشحال میشم به سایت من هم سری بزنی .
این هم ایدی من : sahar.tala20
آدرس وبلاگی وجود نداره
یاد نیما گرامی ....
اصلن انقدر خورد تو ذوقم که دیگه اصلن نمی خوام کتابای صادق هدایتو بخرم !!:(
ولی حالا آدرس مغازه رو بگو ... شاید یه روزی خواستم بخرم !
مرسی
سلام
دلم گرفته بود اومدم نمی دونم چرا از بین وبلاگای دوستان فقط وبلاگ شما رو انتخاب کردم شاید می دونستم با شنیدن و دیدن کلامات اشکام میاد پایین.
براتون ارزوی موفقیت می کنم.
در پناه حق
خیلی ممنون از انتخابتون دوست عزیز
سلام مرسی که بهم سر زدی مطالبت رو خوندم مثل همیشه عالی و خواندنی بازم سر میزنم به امید پست جدیدتون