دلشدگان

دلبر برفت و دل شدگان را خبر نکرد یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد

دلشدگان

دلبر برفت و دل شدگان را خبر نکرد یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد

یعنی چه

ناگهان پرده برانداخته​ای یعنی چه

مست از خانه برون تاخته​ای یعنی چه


زلف در دست صبا گوش به فرمان رقیب

این چنین با همه درساخته​ای یعنی چه


شاه خوبانی و منظور گدایان شده​ای

قدر این مرتبه نشناخته​ای یعنی چه


نه سر زلف خود اول تو به دستم دادی

بازم از پای درانداخته​ای یعنی چه


سخنت رمز دهان گفت و کمر سر میان

و از میان تیغ به ما آخته​ای یعنی چه


هر کس از مهره مهر تو به نقشی مشغول

عاقبت با همه کج باخته​ای یعنی چه


حافظا در دل تنگت چو فرود آمد

یارخانه از غیر نپرداخته​ای یعنی چه

نظرات 2 + ارسال نظر
آزاده شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:18 ب.ظ http://dibache.blogsky.com

خواهش میکنم این چه حرفیه همین که بیشتر سر بزنی و آپ کنی کلی خوشحالمون میکنی
شاد و پاینده باشی

سیمین شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:09 ب.ظ http://blackmight.blogsky.com

واقعا یعنی چه!
تو میروی و تنها میمانی یعنی چه!
عاقبت بر عشق من می خندی یعنی چه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد