تا پیش از حدود ۲ قرن پیش موسیقی سنتی ایران از ۱۲ مقام(نماد ۱۲ ماه) تشکیل می شد. مفهوم زمان در ساخت و اجرای موسیقی شرق به ویژه موسیقی ایران نقش عمده ای به عهده داشت و در هر زمان از روز یا شب مقام خاصی متناسب با آن زمان اجرا می شد. چنان که در موسیقی هند راگای صبح .راگای عصر. راگای شب ناظر بر ویژگی نقش زمان است. اسامی برخی از آهنگ های به جا مانده از قدیم نشان می دهد که در مراسم و روزهای خاصی از سال ملودی های خاصی متناسب با این ایام اجرا می شده اند و مسئله ی متناسبت در زمان اجرا می شده اند.
یکی از تغییرات مهمی که کم تر از ۲ قرن پیش در موسیقی ایران رخ داد تبدیل مقام های ۱۲ گانه قدیم به ۷ دستگاه اصلی و ۵ آواز است.ردیف نوازی و بداهه نوازی از پیامدهای مهم این دگرگونی است.شیوهی بسیاری از از اساتید گذشته ملو دی های این دستگاه ها و آوازها به گونه ای است که شاید بتوان گفت بداهه نوازی در آن جلوه ی نسبتا کمتری دارد و نوازنده با بیان حس خاص خود بیشتر به اجرای ملودی های ردیف می پردازد.در این شیوه اجرا (ردیف نوازی) رتم تحرک درونی دارد و غالبا به صورت متغیر یا آزاد تحت تاثیر کلام اجرا می شود. به عبارت دیگر ساز در این شیوه نوعی موسیقی آوازی را که تحت تاثیر تکنیک های سازی است اجرا می کند.
از شیوه های مختلفی بداهه نوازی که با الهام اصولی و مبتکرانه از ردیف به دست استادان بداهه نواز ارائه شده شیوه استادانی چون حبیب سماعی .علی اکبر خان شهنازی .ابوالحسن صبا .حسن کسائی . فرامرز پایور .اصغر بهاری . جلیل شهناز.محمدرضا لطفی و... است که در در نوع خود حائز اهمیت است.
شیوه دیگر بداهه نوازی شیوه ای است که در موسیقی موسوم به محفلی یا مجلسی متدوال است. اشارات نوازنده به ملودی های ردیف در این شیوه اجرا غالبا عامه پسندانه است و ریتم ها و ملودی ها به صورتی ساده و نسبتا دور از ارزش های اصیل هنری ارائه می شوذ.
نظر یادتون نره
ممنون از این که سر زدین از نظرتان هم بازم ممنونم
وبلاگ هنری زیبایی دارید
منتظرم
سربزنید
زیبا بود