شهریار
امشب ای ماه به درد دل من تسکینی
آخر ای ماه تو هم درد من مسکینی
کاهش جان تومن دارم و من میدانم
که تو از دوری خورشید چه ها می بینی
تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من
سر راحت ننهادی به سر بالینی
هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک
تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی
همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند
امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی
من مگر طالع خود در تو توانم دیدن
که توهم آینه بخت غبار آگینی
باغبان خار ندامت به جگر میشکند
برو ای گل که سزاوار همان گلچینی
نی محزون مگر از تربت فرهاد دمید
که کند شکوه ز هجران لب شیرینی
تو چنین خانه کن و دل شکن ای باد خزان
گر خود انصاف کنی مستحق نفرینی
کی بر این کلبه طوفان زده سر خواهی زد
ای پرستو که پیام آور فروردینی
شهریارا اگر آیین محبت باشد
چه حیاتی و چه دنیای بهشت آیینی
با درود و سلام خدمت شما دوست عزیز
سایت بسیار قشنگ،جذاب وپرمحتوایی دارید.من admin هستم و فرومی آموزشی،علمی ، تخصصی و عمومی با نام ایرانیکان(معدن و گنج ایرانی) را برای تمام ایرانیان عزیز راه اندازی کردم. فروم دارای تالارها و انجمن های متنوع و تخصصی در زمینه های مختلف است. خوشحال می شوم از تخصص و مهارت شما به عنوان مدیری لایق و کاردان بهره مند شوم امیدوارم یاری رسان و همکار ما در این مسیر جدید باشید .
درصورت علاقه بازدیدی بفرمایید.
منتظر حضور سبز شما هستم. موفق باشید.
www.iranikan.com
فرزاد جان منتظر آمدن و یاریت هستم.
سلام به فرزاد گرامی
واقعا چقدر شهریار زیبا دردودل کرده خیلی به دلم نشست این شعرش
دستت درد نکنه عالی
نی محزون مگر از تربت فرهاد دمید
که کند شکوه ز هجران لب شیرینی
به به
موفق باشید
حلول ماه مبارک رمضان مبارک...
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات و آرزوی سلامتی و تندرستی برای شما و خانواده محترم ....
منتظر دیدار و محبت شما هستم ...
سلام.خوبید؟؟؟
آره با لاخره اومدم ایران!!!
دلم واسه همتون خیلی تنگ شده بود...
راستی میخواین راجع به شما هم بنویسم؟؟؟
ممنون میشم
مرسی
سلام
وب جالبی دارید
به منم یه سر بزنید.
امشب ای ماه تو احوال مرا می بینی
خوابم آید تو ببین نیست مرا بالینی
سلام
تا اشعار وبلاگ شما را می خوانم بی اختیار بیتی در وزن آن شعر می سرایم
(مخصوصاْ شعرهای شهریار که همیشه برام تازگی داره)