حافظ می گوید:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
صائب نیز چنین می فرماید:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
شهریار هم وارد گود می شود:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح و اجزا را
هر آنکس چیز می بخشد به سان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را
داستان اینجا تمام نشد و باز هم ادامه یافت:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
فدای مقدمش سازم سر و دست و تن و پا را
من آن چیزی که خود دارم فدای دوست سازم
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
و شاعران دیگر هم بیکار نموندند:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سریر روح ارواح را
مگر آن ترک شیرازی طمع کار است و بی چیز است؟
که حافظ بخشدش او را سمرقند و بخارا را
کسی که دل به دست آرد که محتاج بدن ها نیست
که صائب بخشدش او را سر و دست و تن و پا را
و این شاعر که حافظ را ملامت می کند که چرا چنین دعوایی شروع کرده:
چنان بخشیده حافظ جان سمرقند و بخارا را
که نتواسته تا اکنون کسی پس گیرد آنها را
از آن پس بر سر پاسخ به این ولخرجی حافظ
میان شاعران بنگر فغان و جیغ و دعوا را
وجود او معمایی است پر از افسانه و افسون
ببین خود با چنین بخشش معما در معما را
قطع یقین شاعران دیگری هم گفته اند ولی من دست رسی ندارم که به این دعوا دامن میزنند
مواظب باشید حقیقت را لابه لای آرزوهای خود گم نکنید.
salam mamnon ke behem sar zadi .manam ba tabadole link movafegham . azar ama ordibehesht ro kheyli dost daram chon aziztarin kasam ordibeheshtiye
|>سلام به تو دوست خو بم ,,,,,,,,,,,,,,,,,
|میخواستم نظرشما در باره وبم بدونم| '"",||_____
|_..._.. .__________________|====_|___|..,]|
"(@ )'(@ )"'"""""""""""""''"""(@)'(@)"""""(@)
اگه خوشت اومد رو تبلیغ های ما هم کلیک کن تا کمکی برای ما باشه
سلام.
مطلب جالبی بود
مایل به تبادل لینک هستم
بای
سلام اقا فرزاد
خسته نباشید
خیلی مطلبتون قشنگ بود دعوای جالبی بود
اما ان ترک شیرازی که حافظ میگه کجا این ترک شیرازی که بقیه میگن کجا
حافظ از می و مستی میگه اما مستی که حافظ میگه از خود بیخود شدن برای او..برای خدا و می عرفان
ترک شیرازیشم همینطور
از حضورتم مثل همیشه سپاسگزارم
بازم معرفت شما
سلام
وبلاگ جالبی داری
خیلی مطالب خوبی بود
اگر مایل به تبادل لینک بودی
من دو تا وبلاگ دارم
اگر خواستی هر دوتاشو وگر نه هر کدوم که عشقت کشید
لینک کن
وبلاگ اولم را با نام زیر لینک کن
فول آلبوم
http://www.amirpar.persianblog.ir/
وبلاگ دوممم را با نام زیر لینک کن
عکسهای با حال
http://lips-girls.persianblog.ir/
بعد خبر بده تا لینکت کنم
سلام
اول عیدت فطر مبارک
دوم ممنون از ایتکه سر زدی
سوم موفق باشی
چهارم تمام.
دوباره سلام
من لینکت کردم
تمام.
فرزاد عزیز
سلام
اول از همه عید را بهت تبریک میگم
امیدوارم روز خوبی برات باشه
دوم اینکه من و وسوسه کردی تا من هم شعری در این مورد پابه پای شاعران بزرگ بسرایم گرچه شاید نتوان به درستی حق مطلب را ادا کنم
اما سعی ام را خواهم کرد
سلام
آراز عزیز بی صبرانه منتظر جواب تو هستم برا این شعر
سلام
فکر می کردم وقتی سراغ بلاگم میان کامل و دقیق همه گوشه کنارش رو نگاه می کنید اگر دوست دارید می تونید من رو از لینک ها تون حذف کنید
من شما را به فهرست دوستانم اضافه کردم چون بلاگتون جالب بود نه . . . . . .
این غزل مهرانگیز رساپور - م. پگاه که حسابی آب سردی رو دست همه ریخته را چرا ننوشتی؟ بخون ببین چه محشریه. تو گوگل همه جا هست.
پگاه و بخشندگی حافظ !
مهرانگیز رساپور( م . پگاه)
Sat / 31 12 2005 / 9:49
چنان بخشیده حافظ جان، سمرقند و بخارا را
که نتوانسته تا اکنون، کسی پس گیرد آنها را !
از آن پس برسر پاسخ به این ولخرجی حافظ
میان شاعران بنگر، فغان و جیغ و دعوا را
وجودِ او معمایی ست پر افسانه و افسون ١
ببین خود با چنین بخشش، معما در معما را !
بیا حافظ که پنهانی، من و تو دور ازاین غوغا
به خلوت با هم اندازیم این دلهای شیدا را
رها کن ترکِ شیرازی! بیا و دختر لر بین !
که بریک طرهی مویش، ببخشی هردو دنیا را !
فزون برچشم و بر ابرو، فزون بر قامت و گیسو !
نگر بر دلبر جادو، که تا ته خوانده دریا را ! ٢
شبی گربختات اندازد به آتشگاهِ آغوشش
زخوشبختی و خوش سوزی ، نخواهی صبح فردا را
شنیدم خواجهی شیراز، میان جمع میفرمود:
« " پگاه" است آنکه پس گیرد، سمرقند و بخارا را !»
* * *
بدین فرمایش نیکو که حافظ کرد میدانم ،
مگر دیگر به آسانی کسی ول میکند ما را !
....................
١= وجودِ ما معمایی است حافظ / که تحقیقش فسون است وفسانه
٢= من آب را ورق میزنم
و دریا را تا ته میخوانم. ( م . پگاه)
| بازگشت به صفحه اول | این متن را با ایمیل بفرستید | نسخه قابل چاپ |
نظر شما درباره این نوشته:
پست الکترونیک شما:
موضوع:
نظر شما:
Iran Emrooz
(iranian political online magazine)
iran emrooz©1998-2008
e-mail: editor@iran-emrooz.net ایران امروز (نشریه خبری سیاسی الکترونیک)
«ایران امروز» از انتشار مقالاتی که به دیگر سایتها و نشریات نیز ارسال میگردند معذور است. استفاده از مطالب «ایران امروز» تنها با ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم مجاز است.