-
تقدیم به عزیز ترین عشق روی زمین
پنجشنبه 10 مردادماه سال 1387 14:30
یار مرا،غار مرا،عشق جگر خوار مرا یار توی ،غار تویی،خواجه نگهدار مرا نوح تویی،روح تویی،فاتح و مفتوح تویی سینه ی مشروح تویی،بر در اسرار مرا نور تویی،سور تویی،دولت منصور توی مرغ که طور تویی،خسته به منقار مرا قطره تویی،بحر تویی،لطف تویی،قهر تویی قند تویی،زهرتویی،بیش میازار مرا حجره ی خورشید تویی،خانه ی ناهید تویی روضه ی...
-
سخنان ارزشمند ارد(orod) بزرگ
پنجشنبه 10 مردادماه سال 1387 12:38
برای پرش های بلند ، گاهی نیاز است چند گامی پس رویم یک آموزگار می تواند با رفتار و گفتارش کشوری را دگرگون سازد پیامد دانایی ، پذیرفتن بار ساماندهی دیگران است هنرمندان ناب ، هر روز در برابر دیدگان مردم نیستند نمی توان امید داشت ، آدم های کوچک رازهای بزرگ را نگاه دارند آنکه به خرد توانا شد ، ترس برایش نامفهوم است در برف...
-
بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک
چهارشنبه 9 مردادماه سال 1387 22:31
مدتی بود دنبال این شعر از مشیری بودم بودم که بالاخره مهسا خانم زحمت کشیدند و این شعر رو تو بلاگسون گذاشته بودند که من هم با اجازه اینجا می نویسم: بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک شاخه های شسته، باران خورده ، پاک آسمان آبی و ابر سپید برگ های سبز بید عطر نرگس، رقص باد نغمه ی شوق پرستو های شاد خلوت گرم کبوتر های مست... نرم...
-
بهجت آباد خاطره سی(شهریار)
چهارشنبه 9 مردادماه سال 1387 20:11
اولدوز سایاراق گوزله میشم هرگئجه یاری گج گلمه ده دیر یار ٬ یئنه اولموش گئجه ٬ یاری گوزلر آسیلی ٬یوخ نه قارالتی ٬ نه ده بیرسس باتمیش قولاغیم ٬ گورنه دوشور مکده دی داری بیر قوش " آییغام ! " سویلیه رک ٬ گاهدان اییلده ر گاهدان اونودا یئل دئیه لای -لای هوش آپاری یاتمیش هامی ٬ بیر آللاه اویاقدیر ٬ داها بیرمن مندن...
-
نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل ! نه هجرانت
چهارشنبه 9 مردادماه سال 1387 19:20
استاد شهریار نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل ! نه هجرانت که جانم در جوانـــی سوخت ، ای جـــانم بقــربانت چقدر آخــر تحمل ، بلکه یادت رفته پیمــانت چو بلبل نغمه خوانم تا تو چون گل پاکدامانی حذر از خــــار دامن گیــر کن ، دستم به دامانت تمنای وصالم نیست ، عشق من مگیر از من به دردت خو گرفتم ، نیستم در بند درمانت امید خسته...
-
زهی عشق ، زهی عشق که ما راست خدایا
سهشنبه 8 مردادماه سال 1387 12:23
حضرت مولانا زهی عشق ، زهی عشق که ما راست خدایا چه نغز است و چه خوب است و چه زیباست خدایا چه گرمیم ، چه گرمیم از این عشق چو خورشید چه پنهان و چه پنهان و چه پیداست خدایا فرو ریخت ، فرو بیخت شهنشاه سواران زهی گرد ، زهی گرد که برخاست خدایا فتادیم ، فتادیم بدان سان که نخیزیم ندانیم ، ندانیم چه غوغاست خدایا نه دامی است نه...
-
استاد ابوالحسن صبا
دوشنبه 7 مردادماه سال 1387 21:13
یکی از هنرمندان بزرگ ایران که خدمت مهمی به عالم هنر کرده است، ابوالحسن صبا می باشد که از خانواده ای هنرمند بود و پدر و پدربزرگ و جدش نیز از هنرمندان زمان بودند و شاگردان زیادی در کشور ما تربیت کرده اند. ابوالحسن صبا فرزند دکتر ابوالقاسم کمال السلطنه فرزند جعفرخان حکیم باشی معروف به صدرالحکماء و از نواده های فتحعلی خان...
-
صادق هدایت
دوشنبه 7 مردادماه سال 1387 19:52
صادق هدایت در سه شنبه 28 بهمن ماه 1281 در خانه پدری در تهران تولد یافت. پدرش هدایت قلی خان هدایت (اعتضادالملک) فرزند جعفرقلی خان هدایت(نیرالملک) و مادرش خانم عذری- زیورالملک هدایت دختر حسین قلی خان مخبرالدوله دوم بود. پدر و مادر صادق از تبار رضا قلی خان هدایت یکی از معروفترین نویسندگان، شعرا و مورخان قرن سیزدهم ایران...
-
بابا طاهر عریان (فقط باید خوند)
دوشنبه 7 مردادماه سال 1387 03:31
خوشا آنانکه الله یارشان بی به حمد و قل هو الله کارشان بی خوشا آنانکه دایم در نمازند بهشت جاودان بازارشان بی **** غم و درد مو از عطار واپرس درازی شب از بیمار واپرس خلایق هریکی صد بار پرسند تو که جان و دلی یک بار واپرس **** یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را...
-
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
یکشنبه 6 مردادماه سال 1387 01:19
ملک الشعرای بهار من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید فصل گل میگذرد همنفسان بهر خدا بنشینید به باغی و مرا یاد کنید عندلیبان گل سوری به چمن کرد ورود بهر شاباش قدومش همه فریاد کنید یاد از این مرغ گرفتار کنید ای مرغان چون تماشای گل لاله و شمشاد کنید هر که دارد زشما مرع اسیری به قفس برده در...
-
عمر پا بر دل من می نهد و می گذرد
شنبه 5 مردادماه سال 1387 20:24
عمر پا بر دل من می نهد و می گذرد خسته شد چشم من از این همه پاییز و بهار نه عجب گر نکنم بر گل و گلزار نظر در بهاری که دلم نشکفد از خنده یار چه کند با رخ پژمرده من گل به چمن ؟ چه کند با دل افسرده من لاله به باغ ؟ من چه دارم که برم در بر آن غیر از اشک ؟ وین چه دارد که نهد بر دل من غیر از داغ ؟ عمر پا بر دل من می نهد و می...
-
خانه پر بود از متاع صبر این دیوانه را
شنبه 5 مردادماه سال 1387 09:51
وحشی بافقی خانه پر بود از متاع صبر این دیوانه را سوخت عشق خانه سوز اول متاع خانه را خواه آتش گوی و خواهی قرب، معنی واحد است قرب شمع است آنکه خاکستر کند پروانه را هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق کاین همه گفتند و آخر نیست این افسانه را گرد ننشیند به طرف دامن آزادگان گر براندازد فلک بنیاد این ویرانه را می ز رطل...
-
میرزاده عشقی
شنبه 5 مردادماه سال 1387 03:06
شاید یکی از بزرگترین موفقیت های شاعران مشروطه این بود که آنان موفق می شدند که شعرشان را تا حد تبدیل شدن به ضرب المثل پیش ببرند. در این میان میرزاده عشقی جوان، که سری پرشور و زبانی گرم و طناز داشت، شاعری منحصر بفرد است. وی مانند بسیاری از پیشروان مشروطه از همان سالهای جوانی به فعالیت ادبی و فرهنگی پرداخت. در سن هفده...
-
شاعر و رمان نویس بزرگ ویلیام فالکنر
شنبه 5 مردادماه سال 1387 02:02
-
مهدی سهیلی
پنجشنبه 3 مردادماه سال 1387 13:58
افسرده ، بی پناه ، پریشانحال ــــ افتاده ام به گوشه ی تنهائی من یکطرف نشسته ام و غمها ایستاده اند گرم و صف آرائی *** در بزم گرم زندگیم، بیگاه سنگی فتاد و ساغر من بشکست طفلم رمید و همسر من بگریخت دستی رسید و رشته ما بگسست *** عمری قرار زندگیم بودند رفتند و هیچ صبر و قرارم نیست خواهم ز چنگ حادثه بگریزم ایوای من که پای...
-
سیمین دانشور
پنجشنبه 3 مردادماه سال 1387 11:53
محتوای دیگر هنر مدرن دلهره است. تجربه سرمایه داری برای هنرمندان مدرن احساس دلهره، بیزاری، انزوا، نامیدی و انحراف به بار آورده است. اما آیا باید دلهره را به عنوان یک مشخصه اصیل انسان امروزی بپذیریم؟ یا به قول "بودا" رستگاری را آزادی از اضطراب بدانیم؟ شک نیست که قبول دلهره به عنوان یک اصل حاکم بر زندگی، خود به بینوائی و...
-
کتاب شناسی صادق هدایت
پنجشنبه 3 مردادماه سال 1387 02:11
کتابهایی که در مورد صادق هدایت نوشته شده است نیمه پنهان سرگذشت صادق هدایت / جهانگیر هدایت یاد هدایت 82: گزیده ای از داستان های شرکت کننده در دومین دوره ی جایزه ی ادبی صادق هدایت یاد هدایت 81: گزیده ای از داستان های شرکت کننده در اولین دوره ی جایزه ی ادبی صادق هدایت سی و شش روز با صادق هدایت: جهانگیر هدایت - 1381 آلبوم...
-
دل بردی از من به یغما ای ترک غارتگر من
چهارشنبه 2 مردادماه سال 1387 11:39
دل بردی از من به یغما ای ترک غارتگر من دیدی چه آوردی ای دوست از دست دل بر سر من عشق تو در دل نهان شد دل زار و ناتوان شد رفتی چو تیر کمان شد از بار غم پیکر من می سوزم از اشتیاقت در آتشم از فراغت کانون من سینه من سودای من آذر من بار غم عشق او را گردون نیارد تحمل چون می تواند کشیدن این پیکر لاغر من اول دلم را صفا داد،...
-
خوان هشتم(با تقدیم به روح گرامی م.امید)
چهارشنبه 2 مردادماه سال 1387 02:10
... یادم آمد، هان، داشتم می گفتم، آن شب نیز سورت سرمای دی بیدادها می کرد و چه سرمایی، چه سرمایی! باد برف و سوز وحشتناک لیک، خوشبختانه آخر، سرپناهی یافتم جایی گرچه بیرون تیره بود و سرد، هم چون ترس، قهوه خانه گرم و روشن بود، هم چون شرم... همگنان را خون گرمی بود قهوه خانه گرم و روشن، مرد نقال آتشین پیغام، راستی کانون...
-
زنده یاد صمد بهرنگی
دوشنبه 31 تیرماه سال 1387 19:26
صمد در ۱۳۱۸ در محلهٔ چرنداب شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش زهتاب بود. پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در مهر ۱۳۳۴ به دانشسرای مقدماتی پسران تبریز رفت که در خرداد ۱۳۳۶ از آنجا فارغالتحصیل شد. از مهر همان سال آموزگار شد و تا پایان عمر در روستاهای آذرشهر، ممقان، قدجهان، گوگان، و آخیرجان در استان آذربایجان شرقی ایران تدریس...
-
زنده یاد بزرگ علوی
دوشنبه 31 تیرماه سال 1387 11:36
سید مجتبی بزرگ علوی در بهمن ماه 1282 (دوم فوریه 1904) در تهران به دنیا آمد. پدر او حاج سید ابوالحسن و پدر بزرگش حاج سید محمد صراف نماینده ی نخستین دوره مجلس شورای ملی بود. مادر وی نوه ی آیت اله طباطبایی رکن رکین مشروعست ایران بود. سید ابوالحسن علوی و همسرش خدیجه قمر السادات که خانواده اصیل سنتی و طرفدار مشروطه بودند...
-
عاشقی محنت بسیار کشید
دوشنبه 31 تیرماه سال 1387 10:36
ایرج میرزا عاشقی محنت بسیار کشید تا لب دجله به معشوقه رسید نشده از گل رویش سیراب که فلک دسته گلی داد به آب نازنین چشم به شط دوخته بود فارغ از عاشق دلسوخته بود دید در روی شط آید به شتاب نوگلی چون گل رویش شاداب گفت به به چه گل زیباییست لایق دست چو من رعنائیست حیف ازین گل که برد آب او را کند از منظره نایاب او را زین سخن...
-
نوبت عاشقیست یک چندی
شنبه 29 تیرماه سال 1387 19:04
رهی معیری گفتم آهن دلی کنم چندی ندهم دل به هیچ دلبندی وان که را دیده در دهان تو رفت هرگزش گوش نشنود پندی خاصه ما را که در ازل بودهست با تو آمیزشی و پیوندی به دلت کز دلت به درنکنم سختتر زین مخواه سوگندی یک دم آخر حجاب یک سو نه تا برآساید آرزومندی همچنان پیر نیست مادر دهر که بیاورد چون تو فرزندی ریش فرهاد بهترک میبود...
-
آی آدم ها
جمعه 28 تیرماه سال 1387 12:15
نیما یوشیج آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید یک نفر در آب دارد می سپارد جان یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید که گرفتستید دست ناتوانی را تا توانایی بهتر را پدید آرید آن زمان که تنگ...
-
ارمغان فرشته
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 18:39
مهدی اخوان ثالث با نوازشهای لحن مرغکی بیدار دل بامدادان دور شد از چشم من جادوی خواب چون گشودم چشم ، دیدم از میان ابرها برف زرین بارد از گیسوی گلگون ، آفتاب جوی خندان بود و من در اشک شوقش گرم گرم گرد شب را شستم از رخسار و جانم تازه شد شانه در گیسوی من کوشید با آثار خواب وز کشکشهاش طرح گیسوانم تازه شد سایه روشن بود روی...
-
قمار زندگانی
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 12:32
استاد شهریار زندگانیم و زمین زندان ماست زندگانی درد بی درمان ماست راندهگانیم از بهشت جاودان وین زمین زندان جاویدان ماست گندم آدم چه با ما کرده است؟ کآسیای چرخ، سرگردان ماست در قمار عشق میبازیم ازآنک کاسه کوزهدار ما، شیطان ماست عهد ما، انسان کاملتر شدن وآنکه ناقصتر، کنون انسان ماست هوشیاران آن جهانی، کین جهان...
-
صادق هدایت(پدر داستان نویسی نوین ایران)
چهارشنبه 26 تیرماه سال 1387 12:46
-
داستان داستان ها
سهشنبه 25 تیرماه سال 1387 20:41
خودم علاقه خیلی زیادی به دکتر دارم (در حد جنون طرفدارشم) و این کتاب هم از شاهکار های دکتره مثل همه آثارش.توصیه میکنم حتما بخونید اگه هم نتونستید خلاصه اش رو بخونید.هست تو کتابخونه ها دکتر محمد علی اسلامی خلاصه: رستم و اسفندیار در شاهنامه این کتاب تحلیلی است از داستان رستم و اسفندیار، که برجستهترین داستان...
-
نشانی
سهشنبه 25 تیرماه سال 1387 20:19
خانه دوست کجاست ؟ در فلق بود که پرسید سوار آسمان مکثی کرد رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت نرسیده به درخت کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه ی پرهای صداقت آبی است می روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر بدر می آرد پس به سمت گل تنهایی می پیچی...
-
دریغ
سهشنبه 25 تیرماه سال 1387 11:45
قیصر امین پور ما که اینهمه برای عشق آه وناله دروغ می کنیم راستی چرا در رثای بی شمار عاشقان -که بی دریغ- خون خویش را نثار می کنند از نثار یک دریغ هم دریغ می کنیم